(توصیه می کنم برای درک بهتر مفاهیم ، ابتدا قسمت اول : زندگی نامه بنیانگذار هومیوپاتی ، دکتر هانه من (Dr . HAHNEMANN) را مطالعه نمایید و سپس به مطالعه این نوشتار بپردازید.)
همانطور که در قسمت اول گفته شد، دکتر هانه من طبابت زمانه خودش را به خاطر عوارض شدیدی که در بیماران ایجاد می کرد رها کرد و به دلیل آنکه به چندین زبان زنده دنیا تسلط کامل داشت،همچنین مطالعات و تجربیات خوبی در شیمی ، داروسازی ، زیست شناسی و سایر علوم داشت ، برای گذران زندگی به ترجمه کتاب روی آورد.ترجمه کتابهای گوناگون و با موضوعات مختلف از سراسر دنیا بنیه علمی او را قوی تر می کرد.
او به ترجمه ادامه داد تا اینکه درسال 1790 در میان جملات یک کتاب داروشناسی به نام A Treatise on Materia Medica نوشته دکتر کولن (Dr William Cullen) به جمله ای ساده و عجیبی برخورد کرد که که برای ذهن پرسشگر و خلاق او سرچشمه یک کشف بزرگ و گشایشی برای پایه ریزی یک روش درمانی جدید بود.
پزشکان آن دوران به واسطه استفاده بومیان آمریکای جنوبی از پوست درخت گنه گنه برای درمان مالاریا، به خواص درمانگری این ماده پی برده بودند.
در فصلی از این کتاب دکتر کولن اشاره کرده بود که پوست درخت گنه گنه ( Cinchona officinalis ) به خاطر آنکه بسیار مزه تلخ و زننده ای دارد ،میتواند مالاریا را درمان کند.
ساموئل به سادگی از کنار این جمله رد نشد زیرا میدانست مواد بسیاری وجود دارند که تلخ هستند اما مالاریا را درمان نمی کنند.
او مقداری از پوست درخت را آسیاب کرد و مزه تلخ آن را چشید.
واقعا تلخ بود!!!
اما به طور ناخودآگاه و یا شاید هم آگاهانه ،خوردن مقدار کمی از پوست گنه گنه را برای روزهای متوالی تکرار کرد… پس از گذشت حدود یک ماه متوجه شد مدتی است که دچار یکسری عوارض و مشکلات شده است که شبیه عوارض بیماری مالاریا است …
دکتر هانه من دچار عوارض شبیه مالاریا شده بود، در حالی که مبتلا به مالاریا نبود!
وی به خاطر دچارشدن به این مسائل مصرف پوست گنه گنه را قطع کرد و با شگفتی مشاهده کرد که آن مالاریای مصنوعی هم به تدریج متوقف گردید.این اتفاق عجیب او را تحریک کرد که مجدد این آزمایش را تکرار کند…
او چندین بار این کار را تکرار کرد و هربار غرق در حیرت مشاهده میکرد که” مصرف گنه گنه باعث علائم شبیه مالاریا میشود و از آن عجیب تر این بود که همین ماده باعث درمان عوارض مالاریا میشده است!
میگویند تفاوت کاشفان و دانشمندان بزرگ با مردم عادی هوش خارق العاده شان نیست بلکه پیگیری پرسشهایی است که دیگران حتی زحمت طرح کردن آن را هم به خود نمی دهند.
هانه من با خود اندیشید : یک ماده در انسان سالم باعث بیماری شبیه مالاریا شده است و در فرد مبتلا به مالاریا باعث درمان عوارض آن می شود!
اما چطور چنین چیزی ممکن است؟
مگر می شود ماده ای که باعث بیماری می شود ، بیماری مشابهش را درمان کند؟؟؟
هانه من میدانست که این موضوع عجیبی است ، اما به خاطر مطالعات گسترده ای که در کتابهای طب باستان داشت ، نشانه های درمان از طریق مشابهت را یافته بود.
در نتیجه برای آنکه تصادفی بودن این رخداد را برطرف سازد آزمایشهایی را طراحی کرد تا عوارض مصرف مواد مختلف روی انسانهای سالم (مانند عوارضی که گنه گنه ایجاد می کرد ) را پیدا کند و ثبت نماید.
هانه مان از 1790 تا سال 1796 سعی کرد بیماران را به این روش درمان کند و نتایج مطلوبی کسب کرد. مثلا وقتی متوجه شد عوارض مسمومیت با گیاه تاج ریزی مرگ آوریا همان تاج ریزی سیاه
شبیه علائم بیماری مخملک است، از این گیاه برای درمان موفق مخملک استفاده کرد.
در سال 1796 با انتشار مقاله ای جامعه پزشکی را از کشف این روش درمانی جدید مطلع ساخت و پزشکی هومیوپاتی از اینجا متولد گردید.
سال 1796 یک مقطع ویژه و تاریخی برای دانش پزشکی بشر است . در این سال دکتر ویلیام کولن که کتابش باعث شکوفایی ذهن دکتر هانه من شد از دنیا رفت . همچنین در همین سال دکتر ادوارد جنر Edward Jenner برای اولین بار واکسناسیون آبله را انجام داد و برگ تازه ای به دفتر تاریخ پزشکی جهان اضافه شد. گویی اتفاقات و آدم ها از پی هم آمدند تا تحقیقات و تلاشهای نسل های قبل را کامل کنند و به بلوغ برسانند .
دکتر هانه من بعد از سالها آزمایش و مطالعات گسترده ، سرانجام در سال 1810 کتاب ارگانون یا ارغنون پزشکی را منتشر کرد که مهمترین کتاب پزشکی هومیوپاتی از ابتدا تا کنون بوده است. او خود را همیشه متعهد به پیشرفت و پژوهش میدانست و تا پایان عمرش ، شش بار این کتاب را ویرایش و تکمیل نمود و به جامعه پزشکی تقدیم نمود.
در این کتاب اصل مشابهت و همچنین اصل رقیق سازی دارو شرح داده است.
اصل مشابهت که مهمترین وپایه ای ترین موضوع درمان به روش هومیوپاتی است ابراز میدارد که :
اگر افراد سالم ماده یا داروی ” الف ” را به میزان نسبتا فراوان و پیوسته مصرف کنند دچار یکسری عوارض و ناراحتی های مشخصی می شوند ، حال اگر فردی دچار بیماری شود و عوارض آن شبیه عوارض ناشی از مصرف پیوسته ماده “الف ” باشد ، میتوان از ماده ” الف ” برای درمان بیماری این فرد استفاده کرد.
به خاطر همین به آن اصل مشابهت می گویند.
سپس دکتر هانه من برای ساخت و تجویز دارو و درمان با ماده مورد نظر از اصل رقیق سازی دارو استفاده می کند و بیان می دارد که :
برای اثر بخشی بیشتر و درمان ملایم تر لازم است تا ماده دارویی را با روش و نسبت خاصی رقیق کرد و سپس به بیمار داد
برای ادامه مقاله به قسمت سوم : طب هومیوپاتی چگونه بیماری ها را درمان میکند؟ مراجعه نمایید.
(برای آگاهی بیشتر در مورد داروهای طب هومیوپاتی میتوانید به داروسازی طب هومیوپاتی ( فرآیند ” اثبات اثر دارو “یا“ proving “) و سپس به داروهای هومیوپاتی ، چگونه ساخته میشوند؟ مراجعه نمایید)