homeopathy

پزشکی هومیوپاتی ، چرا و چگونه؟

فهرست مطالب

هومیوپاتی را در زبان فارسی مشابه درمانی می نامند.

homeo = مشابه

pathy , pathos = بیماری ، آسیب

این اصطلاح  (HOMEOPATHY)ریشه در زبان یونان باستان دارد.

در این نوشتار قصد دارم تا با زبانی ساده شما را با هومیوپاتی و عملکرد درمانی آشنا کنم.

(توصیه می کنم برای درک بهتر مفاهیم ، ابتدا نوشته های قبلی  “قسمت اول : زندگی نامه بنیانگذار هومیوپاتی و  قسمت دوم: کشف هومیوپاتی و  قانون مشابهت  در درمان و قسمت سوم : طب هومیوپاتی چگونه بیماری ها را درمان میکند؟ را مطالعه نمایید و سپس به مطالعه این نوشتار بپردازید)

فرض کنید یک انسان سالم که مشکل خاصی ندارد و سیستم ایمنی سلامتی دارد ، یک ماده خوراکی را به طور مداوم مصرف کند.

برای مثال قهوه را در نظر بگیرید. فردی روز و شب به طور پیوسته قهوه مصرف میکند.این ماده اثراتی روی بدن میگذارد.مثلا باعث بی خوابی ، افزایش هوشیاری و حساسیت و تحریک پذیری حس های مختلف بدن میشود.

سیستم ایمنی بدن انسان همیشه در حال بررسی و رصد کردن اتفاقات مربوط به بدن است.وقتی که یک ماده وارد بدن می شود ، اگر به طور مکرر مصرف شود و یا آنقدر قوی باشد که حتی با یک بار مصرف بتواند تعادل بدن را به هم بریزد و تغییرات جدی روی بدن ایجاد کند، بلافاصله سیستم ایمنی بدن به آن واکنش نشان داده و سعی میکند تا با مکانیزمهایی که در اختیار دارد تعادل قبلی را به بدن باز گرداند.

هربار که قهوه مصرف می شود و باعث بی خوابی میشود، بدن برای حفظ تعادل خود یک واکنش ایمنی ایجاد میکند تا این مسئله را خنثی کند و تعادل را به بدن برگرداند ( البته به غلظت و خلوص قهوه هم باید توجه کرد) ، درنتیجه فرد دچار حالت رخوت و بی حالی و خواب آلودگی میشود.افرادی که مکرر قهوه مصرف میکنند و به ناچار نتوانسته باشند یک روز قهوه مصرف کنند دچار این حالت میشوند .

در این قسمت از نوشتار می خواهم شما را با دو اصطلاح علم پزشکی آشنا کنم .

همانطور که در بالا شرح داده شد ، وقتی یک ماده یا دارو وارد بدن میشود باعث ایجاد یکسری  واکنشها و تغییرات روی بدن میشود( مانند ایجاد بیخوابی و سرخوشی بعد از مصرف قهوه ) .در علم پزشکی به تغییرات و واکنشهایی که یک ماده یا دارو روی بدن ایجاد میکند ” فارماکو دینامیک “pharmacodynamic”    میگویند. ما در پزشکی هومیوپاتی به این رخداد ” کنش اولیه” یا “ primary action”  میگوییم.

و چنان که ملاحظه کردید پس از وارد شدن یک ماده یا دارو به بدن و گذاشتن اثراتی روی بدن و  ایجاد ” کنش اولیه” یا همان ” فارماکودینامیک ” ، بدن نیز برای حفظ “تعادل” خود ( که در علم پزشکی به آن ” هومئوستاز” “ homeostase “  میگویند ) یک واکنش جبرانی را ایجاد میکند که در علم پزشکی به آن “ pharmacokinetic “   ” فارماکوکینتیک ”  و در پزشکی هومیوپاتی به آن “کنش ثانویه” یا “secondary action”  میگویند.”فارماکوکینتیک ” شامل کلیه اتفاقاتی است که حین جذب ، توزیع ، متابولیسم و سوخت و ساز آن ماده و دفع آن انجام میشود .

بدن هنگام انجام ” کنش ثانویه ” یا همان ” فارماکوکینتیک ” مکانیزمهای بیشماری را به راه می اندازد تا تعادل خود را دوباره به دست آورد.مثلا سعی میکند از طریق کبد یا کلیه ماده ای که وارد بدن شده را تجزیه و دفع کند و یا مثلا اسهال یا استفراغ ایجاد میکند و یا فشارخون و ضربان قلب را کم یا زیاد میکند و…

این ” کنش اولیه ” و ” کنش ثانویه” در مواردی که بدن تحت تاثیر عفونتها قرار میگیرد نیز اتفاق می افتد.

برای نمونه وقتی یک باکتری یا ویروس وارد بدن میشود ، ( مثلا” ویروس سرماخوردگی ) واکنشهایی را در بدن ایجاد میکند و سعی میکند بدن را تحت تاثیر قرار داده و تعادل آن را به هم بزند  (کنش اولیه )،  در پی این اتفاق سیستم ایمنی نیز بیکار ننشسته و بلافاصله شروع میکند واکنشهایی را ایجاد کند تا تعادل به بدن برگردد و اثرات ” کنش اولیه ” که به خاطر حضور ویروس ایجاد شده بود ، خنثی و یا کم اثر شود.

مثلا” یکی از واکنشهای سیستم ایمنی در پاسخ به حضور ویروس این است که دمای بدن را بالا میبرد.در این واکنش گلبولهای سفید پس از مواجه با ویروس، پیامی به هیپوتالاموس که مرکز تنظیم دمای بدن است میفرستند و هیپوتالاموس نیز از طریق ” ایجاد تب ” دمای بدن را بالا میبرد تا”  شرایط زیست و تکثیر آن ویروس در بدن نا مناسب شود”  .

پس سیستم ایمنی با ایجاد ” تب ”  یک نوع  ” کنش ثانویه ” ایجاد میکند تا بدن از اثرات ویروس محفوظ بماند و زودتر به تعادل خودش برگردد.این یک نکته بسیار مهم و کلیدی برای شناخت مفهوم ” سلامتی ” و ” بیماری ” و ” درمان ” است.

زیرا متاسفانه تصور اشتباهی در میان مردم وجود دارد که تصور میکنند که ” تب ” یک بیماری است و باید هرچه سریعتر با دادن داروهای ” تب بر ” آن را قطع کرد، در حالی که در تمام کتابهای فیزیولوژی و ایمنی شناسی که در دانشکده های پزشکی تدریس میشود، فرآیند ایجاد” تب ” در مواجه با عفونت  توسط سیستم ایمنی و به قصد نامناسب کردن محیط رشد میکروب ، به طور کامل و با ذکر جزییات شرح داده شده است که برای ساده تر کردن مطلب ، از ذکر این نکات ریز خودداری میکنیم.

اکنون مجددا” به مقوله ” هومیوپاتی ” بپردازیم.

فرض کنیم یک غذای فاسد شده که دارای میکروب بیماری زا میباشد وارد بدن شده است .در مواجه با این مسمومیت ، تهوع و استفراغ ، اسهال  وتب ایجاد میشود که همگی ” کنشهای ثانویه ” بدن هستند .

در این وضعیت ما دو گونه روش درمان میتوانیم در نظر بگیریم:

1 – با دادن دارویی به فرد بیمار ، سعی کنیم ” کنش ثانویه ” ای که سیستم ایمنی تصمیم گرفته است آن را انجام دهد تقویت کنیم .

2  – با دادن داروهایی به فرد بیمار ، تلاش کنیم جلوی استفراغ ، اسهال و تب را بگیریم و آنها را متوقف کنیم.

طب هومیوپاتی دقیقا” مطابق با روش  شماره 1 است. یعنی در این روش سعی میکنیم با دادن دارو به فرد بیمار واکنش سیستم ایمنی او را تقویت کنیم تا بدن با سرعت بیشتری به سمت تعادل حرکت کند.

حال با فهمیدن این مطلب ممکن است این چالش در ذهن شما شکل بگیرد که مثلا” در سرماخوردگی اگر فردی 39 درجه تب دارد ، با دادن داروی هومیوپاتی تب او افزایش پیدا کرده و مثلا” 40 درجه میشود و ممکن است برای او خطراتی داشته باشد .

این نکته بسیار مهم و با ارزشی است که لازم است برای درک عملکرد طب هومیوپاتی  کاملا” شفاف شود.

هنگامی که واکنشهای سیستم ایمنی توسط داروهای هومیوپاتی تقویت میشوند ، قاعدتا” افزایش مختصری در شدت واکنشها بروز مینماید.این افزایش واکنش تحت اختیار سیستم ایمنی فرد بیمار بوده و آسیب زا و نگران کننده نیست و زود گذر بوده و ماندگار نخواهد بود.این واکنشها به نوعی پاکسازی بدن محسوب شده و بسیار مفید میباشد.

همچنین در تمامی کتب پزشکی که در دانشکده های پزشکی و کالج های طب هومیوپاتی تدریس میشود، تاکید میشود که ” در صورتی که فرد از سلامت نسبی برخوردار است ” ، برای بیماری های ساده و خود محدود شونده ای مانند سرماخوردگی و… به هیچ وجه از دارو استفاده نشود و اجازه داده شود تا سیستم ایمنی با مشکل مواجه شده و آن را برطرف نماید.این کار باعث میشود که سیستم ایمنی بدن ورزیده شده و بتواند از عهده مشکلات برآید .در این موارد ،در صورت استفاده از هرگونه دارو ، حتی داروهای هومیوپاتی،سیستم ایمنی تضعیف شده و توانایی مبارزه با بیماری ها را از دست میدهد.همچنین بسیاری از داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی هستند واستفاده بی مورد و مکرر آنها باعث بروز مشکلات برای بدن میشود.

پرسشی که اکنون مطرح میشود این است که در چه مواردی باید از درمان دارویی بهره برد؟

  • در صورتی که فرد از سلامت نسبی برخوردار نمیباشد

  • و یا بیماری خود محدود شونده نیست

  • و یا سرعت رشد و قدرت تخریب بیماری بسیار بالاتر از توانایی سیستم ایمنی باشد

  • و یا فرد به خاطر یک بیماری دیگر و یا مصرف دارو دچار ضعف سیستم ایمنی شده باشد

لازم است تا مداخله درمانی صورت گیرد.

( مثلا برای درمان سرماخوردگی در فردی که بیماری مزمن تنفسی مثل آسم یا برونشیت دارد باید حتما اقدام درمانی صورت گیرد زیرا قدرت سیستم ایمنی به خاطر درگیری با بیماری زمینه ای فرد پایین است و یا مسمومیت با تن ماهی که به میزان کافی جوشانده نشده باشد و دارای میکروب بوتولینوم باشد، قدرت بیماری زایی بالایی داشته و مرگ آور است و باید فوری درمان شود )

بر این اساس، بیماری های مزمن (بیماری های طولانی مدتی که ماهها و یا سالها فرد بیمار را رنج میدهد) نیز باید درمان شوند زیرا وجود یک بیماری در بدن به مدت طولانی ، نشان از این واقعیت دارد که  قدرت بیماری بیش از توانایی سیستم ایمنی برای برطرف کردن آن و رساندن بدن به تعادل بوده و حتما” لازم است درمان دارویی صورت گیرد و اینجاست که درمان ” هومیوپاتی ” یا همان تقویت ” کنش ثانویه ” اهمیت خود را نشان میدهد و کمک میکند تا عملکرد سیستم ایمنی که پیش از این نتوانسته بود تعادل را در بدن ایجاد نماید ، چند برابر شده و بیماری درمان گردد.( مثلا فردی که از سالها قبل به خاطر ضربه به سر دچار سردردهای شدید میشود و یا بیماری که سالها پس از عفونت ریه ، هنوز دچار سرفه و تنگی نفس و عود بیماری اش در فصل سرما میشود باید حتما” درمان شوند و بهترین روش درمانی برای چنین مشکلاتی درمان بوسیله ” طب هومیوپاتی ” میباشد.)

همچنین بسیاری از بیماری هایی که میتوانند زمینه وراثتی داشته باشند ،( مانند آسم ، افسردگی ، آلرژی، و… ) نیز باید بوسیله تقویت ” کنش ثانویه ” ای که نتوانسته تعادل را به بدن بازگرداند درمان شوند.