کلیه روشهای درمانی بجز پزشکی رایج که در نقاط مختلف دنیا رواج دارد و برای درمان انواع بیماری ها و مشکلات استفاده می شود را طب مکمل یا طب جایگزین Alternative medicine مینامند.
طب مکمل از نظر سازمان بهداشت جهانی شامل حدود 90 رشته می شود که برای مثال می توان از طب سوزنی، طب فشاری، طب سنتی هندوستان ( آیورودا )، طب سنتی ایرانی و… نام برد.
البته این دسته بندی و نحوه نام گذاری مورد پذیرش همه فعالان عرصه درمان در سراسر دنیا نمی باشد. زیرا در این تقسیم بندی، پزشکی رایج روش برتر درمانی در دنیا معرفی شده است و سایر رشته ها به نوعی تکمیل کننده یا جایگزین آن شمرده شده اند. در صورتی که هر روش درمانی توانایی خاص خود را دارد و هیچکدام برتر و یا جایگزین هم نیستند.
این نگرش به طب مکمل به دور از واقعیت رایج در دنیا بوده و مردمی که اثرات درمانی این روشها در سراسر دنیا را لمس کرده اند خود را در چارچوب این تعاریف محدود نمی کنند و برای درمان مشکلات خود از این روشهای درمانی استفاده فراوانی می کنند.
از جمله وظایف سازمانهای دولتی و بین المللی که در امر بهداشت و درمان فعالیت دارند این است که اطلاع رسانی درست و آگاهی بخشی مناسبی نسبت به تمام رشته های طب مکمل برای عموم مردم ایجاد کنند تا هر فرد پس از بررسی و مشاوره گرفتن، به فراخور نیاز ومشکلات خود از پزشکی رایج و یا رشته های طب مکمل استفاده کند. همچنین لازم است شرایط مناسب برای فعالیت و عرضه خدمات توسط پزشکان و درمانگران رشته های طب مکمل ایجاد شود.
متأسفانه در خصوص موارد فوق کوتاهی صورت گرفته و سازمانهای بهداشتی و درمانی به نوعی پزشکی رایج را داعیه دار و قیم سلامتی همه مردم جهان می دانند و جای بسی تأسف و دریغ است که با چنین رویکردی بسیاری از توانمندی های رشتههای طب مکمل، محجور و ناشناخته باقی مانده و بیماران دردمند که می توانستند بوسیله این رشته ها از رنج بیماری رهایی یابند، زیر فشار هزینه های پزشکی رایج کمر خم می کنند و از درمان بیماری شان محروم می شوند.
به علت آنکه این رویکرد در دانشکده های پزشکی نیز به دانشجویان پزشکی آموزش داده می شود؛ اکثر پزشکان طب رایج اطلاعات بسیار کمی نسبت به رشته های طب مکمل دارند که باعث میشود گاهی با رشته های طب مکمل مخالفت کنند. البته این مسئله خوشبختانه روز به روز در حال تحول است و اکنون فراوانند پزشکان متعهد و جستجوگر که پس از اتمام تحصیلات خود در پزشکی رایج، به تحصیل در رشته های طب مکمل می پردازند و علاوه بر پزشکی رایج، از این رشته ها هم برای درمان بیماران خود استفاده می کنند و خود را به یک روش خاص محدود نمی کنند.
همچنین در حال حاضر اثر بخشی درمان بسیاری از بیماری ها بوسیله طب مکمل اثبات شده و در بخشهایی از کتابهای مرجع که برای آموزش پزشکان در دانشکده های پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد نیز به این موارد استناد شده است.
در هر کشوری به فراخور فرهنگ و نیازهای آن و زمینه رشد طب مکمل، انواع خاصی از این رشته ها بیشتر رواج داشته و مورد استفاده عموم مردم می باشد.
طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، هومیوپاتی به طور متوسط در سراسر دنیا، بعد از پزشکی رایج، پر استقبالترین روش درمانی است.
کلیه اطلاعات علوم پایه پزشکی مانند آناتومی، فیزیولوژی، بافت شناسی، میکروب شناسی، و… تقریبن در تمام رشته های طب مکمل مورد استفاده و استناد می باشد . آنچه که در نهایت باعث تمایز رشته های طب مکمل از طب رایج می شود ، نحوه تشخیص بیماری و روش درمان آن است.
مثلن در هومیوپاتی با روش خاصی اقدام به گرفتن شرح حال از بیمار و تشخیص بیماری می شود و سپس با بررسی و تحلیل این شرح حال، با داروهای خاص این پزشکی، اقدام برای درمان فرد شروع می شود.
و یا در طب سنتی ایرانی با معاینه مخصوص این رشته، برای تشخیص بیماری اقدام شده و داروهای مخصوص طب سنتی به بیمار داده خواهد شد.
در هر مرحله از درمان بوسیله انواع روشهای طب مکمل، در صورتی که لازم باشد با پزشکان طب رایج و متخصصین مربوطه مشورت خواهد شد و از ابزار آزمایشگاهی مانند سونوگرافی، آزمایش خون، سی تی اسکن و… استفاده خواهد شد.
همچنین در ابتدا و یا در طول درمان ، در صورتی که پزشک متوجه شود که روش درمانی طب مکمل توانایی برطرف کردن مشکل مراجعه کننده را ندارد و یا تأخیر در درمان باعث آسیب به فرد میشود ، حتمن او را مطلع نموده و به پزشکان متخصص ارجاع می دهد.
برخی از روشهای طب مکمل می توانند همزمان با پزشکی رایج و یا همزمان با رشته ای دیگر از طب مکمل استفاده شوند. برخی نیز برای درمان همزمان با سایر روشها دارای محدودیت هایی هستند.
امیدواریم با آگاهی بخشی و ارائه خدمات درمانی مناسب، هر بیمار به سوی روش درمانی مناسب و شفابخشی که مورد نیازش هست هدایت شود و از امکان درمان محروم نشود.